بیاناتی از حضرت آیت الله محمد شجاعی (ره)

با سلام، در این وبلاگ می توانید مطالب مرتبط با مرحوم حضرت آیت الله استاد محمد شجاعی را مطالعه بفرمایید.

۱۴ مطلب با موضوع «سخنرانی :: قرآن» ثبت شده است

تفسیر سوره ماعون - ۱۱

 بِسمِ الله ِ الرِحمَنِ الرَّحیمِ

" أرأیتَ الَّذی یُکَذِّبُ بِالدّینِ "

" فَذَلِکَ الَّذی یَدُعُّ الیَتیمِ "

" وَ لا یَحُضُّ عَلَی طَعَامِ المِسکینِ "

" فَوَیلٌ لِلمُصَلّین "

" ألَّذینَ هُم عَن صَلَاتِهِم سَاهوُنَ"

" ألّذین هُم یُرَاؤوُنَ "

 

آن نمازگزارانی که : " یُرَاؤوُنَ " ؛ در نماز، ریا انجام می دهند. یعنی به نماز خواندن تظاهر می کنند. 

اگر در این بیان، دقّت کرده باشید، این " یُرَاؤوُنَ " هم در اینجا معنای خاصّی دارد. یعنی ظاهری از نماز را تحصیل می کنند، بدون این که باطن و اخلاصی در آن باشد. یعنی نماز معمولی و طبیعی این چنین کسی بالاخره در اصل، ریا است. یعنی هیچ جان و مغز ندارد.

وقتی می گوید: " إیّاکَ نَعبُدُ " ؛ همه اش دروغ است. خب این دیگر چه نمازی می شود؟ چه اخلاصی ؟ چه صداقتی؟ 

بقیه ی جملات و بقیه ی حرکات و بقیه ی رفتارها هم همینطور.

وقتی " أللهُ أکبَر" دروغ است؛ کسی می گوید: " أللهُ أکبَر" ؛ امّا وقتی انسانی آمده است آنجا، از گرسنگی و بیچارگی دست و پا می زند، این چه ارزشی دارد؟ آیا آن فرد می تواند بگوید: " أللهُ أکبَر"؟

کسی که از اوّل نماز " أللهُ أکبَر " می گوید، از همان اوّل، از دروغ شروع می کند.

" أللهُ أکبَر" یعنی کسی که در قلب و در تمام وجودش چیزی جز خدا، حساب ندارد. 

این " یُراؤون" اینجا معنای خاصّی پیدا می کند. این جور معنا نکنیم که: " نماز را می خواند تا به مردم نشان بدهد که نماز خوان است"؛ معنای آن ، از این دقیق تر است.

" یُراؤون" ؛ یعنی اصلاً نمازشان یک نماز بی جان و بی روح است. بی مغز است و تمام حرکات و گفتارشان در نماز هم ، دروغ است و هیچ حرکتی به سوی خدا در وجود اینها نیست. فقط یک جسدی از نماز هست ؛ جسدی بی روح. و ریایی است؛ بی اخلاص و بی صداقت. 

 

منبع: mshojaee.persianblog.ir

۰ نظر
حسین

تفسیر سوره ماعون - ۱۰

 بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیمِ

 

" أرأیتَ الَّذی یُکَذِّبُ بِالدّینِ "

" فَذَلِکَ الَّذی یَدُعُّ الیَتیمِ "

" وَ لا یَحُضُّ عَلَی طَعَامِ المِسکینِ "

" فَوَیلٌ لِلمُصَلّین "

" ألَّذینَ هُم عَن صَلَاتِهِم سَاهوُنَ"

 

" فَوَیلٌ لِلمُصَلّین "

در این جا دقّت کنید لحن آیه چه لحنی است؟ یک دفعه گویا نتیجه گیری می کند.

" پس وای به حال نمازگزاران".

یعنی پس از اینجا روشن شد که یک عدّه از نمازگزاران هستند که چه کسانی هستند؟ از همینها که: 

" یُکَذِّبُ بِالدّینِ ".

پس وای به حال نمازگزاران.

آن نمازگزارانی که:

" ألَّذینَ هُم عَن صَلَاتِهِم سَاهوُنَ"؛ از نمازشان غفلت دارند. یعنی نمی دانند چکار می کنند. از نمازی که خوانده اند در غفلتند. اگر نمازشان نماز باشد نمی بایست این چنین رفتارهایی از آنها دیده می شد؛ ولی می بایست آن آثاری که در وجود آنها هست، نمی بود.

اینها متأسّفانه نمی دانند چکار می کنند. در نمازشان در غفلتند.

" فَوَیلٌ لِلمُصَلّینَ"؛ وای بر نمازگزاران. 

" ألَّذینَ هُم عَن صَلَاتِهِم ساهوُنَ" ؛ آنهایی که در نمازشان در غفلت اند.

یعنی اینچنین مسلمانها، اینچنین متدین ها واقعاً اگر بفهمند خودشان در نمازشان چه می گویند؛ در محضر حق چه می گویند، اگر کمی به خودشان بیایند کلّی باید روش هایشان را تغییر دهند. اینها نمی دانند در نماز چه کرده اند و چه گفته اند. اصلاً غفلت دارند نماز چه بود. نمی دانند در نماز چه گفتند؛ در نماز " إیّاکَ نَعبُدُ " گفتند؟ " إیّاکَ نَستَعین" گفتند؟ این " إیّاکَ نَعبُدُ " اش با این که یتیم را آن جور براند نمی سازد.

" إیّاکَ نَعبُدُ " ؛ خدایا تو را می خوانم. تو معشوق منی. تو معبود منی.

تو که علیمی؛ تو که رحیمی؛ تو که رؤوفی. از یک طرف چه می گوید و از طرفی رفتارش چیست.

در نمازش کلّاً در غفلت است. یعنی نمازش در حرکات و روشش متجلّی و ظاهر نیست.

 

منبع: mshojaee.persianblog.ir

۰ نظر
حسین

تفسیر سوره ماعون - ۹

 بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیمِ

" أرأیتَ الَّذی یُکَذِّبُ بِالدّینِ "

" فَذَلِکَ الَّذی یَدُعُّ الیَتیمِ "

" وَ لا یَحُضُّ عَلَی طَعَامِ المِسکینِ "

 

گاهی دلسوزی های عجیبی از رسول الله و رأفت های عجیبی از رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم در موارد مختلف، مشاهده می شود. گاهی هم سخت گیری های خیلی سخت در مقابل دشمنان حق؛ این دو تا را با هم می بینیم در آن حضرت.

اگر کسی رأفت مطلق باشد، در هر جا حتّی در برابر طاغوت و در برابر طغیان گر و در برابر ظالم، ستمگر و امثال اینها، حتّی دلش برای اینها بسوزد، این یک ضعف است، رأفت نیست؛ یک نوع مرض است. درست این است که در برابر حق، رأفت داشته باشد نه در برابر باطل. 

کسی که تمام دنیا را به لجن کشیده ؛ تمام دنیا را به خاک و خون کشیده ؛ تمام دنیا را به استضعاف کشیده، این را بیاورند، بعد به یک نفر دیگر بگویند این را بزن و بکش، او هم دلش بسوزد، این رأفت نیست. اینجا جای رأفت نیست. 

 

" أفَرَأَیتَ الَّذی یُکَذِّبُ بِالدّینِ " ؛ پس آن کسی که تکذیب کرد، 

" فَذَلِکَ الَّذی" ؛ کسی است که "یَدُعُّ الیَتیم" ، یتیم را سخت می راند، 

" وَلَا یَحُضُّ عَلیَ طَعَامِ المِسکینِ " ؛ و تشویق و ترغیب مطلق قولاً و عملاً بر اطعام مسکین ندارد.

عملاً که انسان خودش اطعام بر مساکین کند تا دیگران هم از او یاد بگیرند؛ 

قولاً هم این که انسان سعی کند در مسیر اطعام مساکین باشد.

چرا إطعام نگفته و طعام گفته؟ 

برای این که چیزی که اطعام می شود، حقّ واقعی مسکین است. چیزی که من به مسکین می دهم مال من نیست تا اطعام باشد. فکر نکنم آنچه که می دهم مال من است، مال خود اوست که به او می دهم.

خداوند در جای دیگر، در قرآن در مورد خصوصیّات بندگان خود می فرماید: 

" وَ فی أموالِهِم حقٌّ لِلسّائِلِ وَ المَحروُم "

در اموال آنها حقی برای سائل و محروم است. یعنی آن حق، حقّ خود آنهاست؛ نه این که مال من است. سهم خود اوست. فلذا طعام گفته. اشاره است بر این که آنچه به مسکین داده می شود در اطعام، طعام خود اوست ، نه که طعام من است و دارم او را اطعام می کنم.

 

منبع: mshojaee.persianblog.ir

۰ نظر
حسین