بیاناتی از حضرت آیت الله محمد شجاعی (ره)

با سلام، در این وبلاگ می توانید مطالب مرتبط با مرحوم حضرت آیت الله استاد محمد شجاعی را مطالعه بفرمایید.

۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

تلاوت قرآن

برای تلاوت قرآن در مراتب مختلف، آداب خاصی هست. در مرتبه اول مراقبه که کلام ما در آن است. لازم است سالک به هنگام تلاوت قرآن، آداب زیر را ـ که از آیات و روایات بر می‏آید ـ مراعات کند.

الف) درحال طهارت و با وضو به تلاوت قرآن بپردازد.

ب) در حالی که مسواک کرده است، قرآن را تلاوت کند.

ج) با صوت زیبا تلاوت کند.

د) به هنگام تلاوت قرآن، گریه کند، یا حالت گریه داشته باشد.

ه) با جَهر متوسط بخواند؛ نه با صدای آهسته باشد و نه با صدای بسیار بلند.

و) در حال تلاوت، با اَدَب و با طمأنینه و رو به قبله باشد؛ چه نشسته و چه ایستاده و اگر نشسته می‏خواند، چهار زانو ننشیند و تکیه نکند.

ز) از روی «مصحف» تلاوت کند که نگاه در «مصحف» و تلاوت از روی آن، حساب خاصی دارد و در روایات، روی این موضوع تأکید شده است.

از رسول اکرم(ص) نقل گردید که فرمود:

«لیس شی‏ء أشدّ علی الشّیطان من القرائة فی المصحف نظراً؛ چیزی برای شیطان سخت‏تر و کوبنده‏ تر از تلاوت قرآن از روی مصحف و با نگاه کردن در آن نیست».۱

در روایات نیز به برکات خاصه تلاوت از روی مصحف، اشاره‏ ها رفته است که به لحاظ اختصار، از ذکر آنها صرف‏نظر می‏کنیم؛ طالبین می‏توانند به بحار، ج۹۲، باب ۲۳ مراجعه کنند.

ح) قبل از شروع به تلاوت قرآن، استعاذه کند و سپس بسم اللّه الرحمن الرحیم بگوید و بعد به تلاوت بپردازد تا با عنایت خدای متعال، از دخالت‏های شیطانی محفوظ بماند.

در آیه 98 سوره نحل آمده است:

«فاذا قرأت القرآن فاستعذ بالله من الشّیطان الرّجیم ـ انّه لیس له سلطان علی الّذین آمنوا و علی ربهم یتوکّلون؛ وقتی قرآن را تلاوت می‏کنی، پناه ببر به خدای متعال از شیطان مطرود؛ البته شیطان را بر آنانی که ایمان آورده، به پروردگارشان توکل می‏کنند، تسلط و سیطره‏ ای نیست».

قبل از شروع بگوید: «أستعیذ بالله السّمیع العلیم من الشّیطان الرّجیم» یا بگوید: «أعوذ بالله السمیع العلیم من الشّیطان الرّجیم» و بعد بگوید: «بسم اللّه الرحمن الرحیم» و سپس تلاوت را شروع کند.

ط) ترتیل را مراعات نماید؛ ترتیل عبارت از این است که حروف و کلمات را روشن ادا کند و وقف‏ ها را رعایت نماید. به بیان دیگر، آن چنان تند نخواند که حروف و کلمات و وقوف و فواصل به خوبی ادا نشود و نیز فاصله زیاد و غیر صحیح، در میان حروف و کلمات ندهد؛ به نحوی که حروف و کلمات، جدا از هم و غیر مرتبط باشند و در مجموع، باید حروف و کلمات را خوب، روشن و در عین حال متصل و مرتبط به هم ادا کند و وقوف و فواصل آیات را هم مراعات نماید و طوری بخواند که قلوب را به حرکت آورد و دل‏ها را تکان دهد.

در آیه سوم سوره مزّمّل، خطاب به رسول اکرم(ص) آمده است:

«و رتل القرآن ترتیلا؛ و قرآن را با ترتیل مناسب آن بخوان».

حضرت موسی بن جعفر از پدران بزرگوار خود ـ صلوات اللّه علیهم اجمعین ـ نقل می‏کند که از رسول اکرم(ص) درباره آیه «ورتل القرآن ترتیلا» سوال شد و آن حضرت در توضیح و تفسیر آیه فرمود:

«بیّنه تبیاناً و لا تنثره نثر الرّمل و لا تهذّه هذالشّعر، قفوا عند عجائبه و حرّکوا به القلوب و لا یکون همّ أحدکم آخر السّورة؛۲ قرآن را روشن و واضح تلاوت کن و حروف و کلمات آن را جدا از هم و پراکنده مساز مانند پراکنده ساختن دانه ‏های ریگ از یکدیگر و آن را سریع و تند تلاوت نکن؛ همانند تند خواندن شعر و وقتی به عجایب قرآن می‏رسید، توقف کنید و به تدّبر و تأمل بپردازید و با تلاوت آن، دل‏ها را به حرکت آورید و با شتاب و بی‏ تأمل نخوانید؛ به نحوی که بخواهید زود به آخر سوره برسید».

ی) به هنگام تلاوت قرآن، به چیز دیگری فکر نکند و متوجه آیات قرآن باشد.

ک: تدبر در آیات قرآن بکند که در این صورت، از انوار و هدایت‏ها و از حقایق و معارف و از دقایق و اسرار قرآن کریم، به اندازه خود بهره مند خواهد شد. تلاوتی که در آن تدبر نباشد، آن چنان که باید، فایده نخواهد داشت.

این سخن بدان معنی نیست که اگر کسی اهل تدبر نباشد ـ یعنی معانی آیات را حتی در حد ترجمه نداند تا بتواند در حد خود به تدبر در آیات بپردازد ـ از تلاوت قرآن نتیجه ‏ای نخواهد برد؛ بلکه چنین کسی هم با مراعات آن قسمت از آداب تلاوت که در امکانش هست، بهره خود را خواهد برد.

ل) حق آیات را مراعات نماید؛ به این معنی که به هنگام تلاوت قرآن، وقتی به آیات رحمت و جنت می‏رسد، از خدای متعال مسئلت کند که او را از اهل رحمت و جنت قرار دهد و از رحمت خود محروم و از جنت قرب خود دور نسازد و وقتی به آیات عذاب و آتش و آیات سخط و غضب می‏رسد، بترسد و به خدای متعال پناه ببرد که از اهل عذاب و آتش نباشد و مشمول سخط و غضب نگردد و از او بخواهد که وی را از نجات یافتگان قرار دهد و وقتی به آیات تکبیر، تعظیم، تسبیح و تحمید می‏رسد، به تکبیر، تعظیم، تسبیح و تحمید حق بپرازد و وقتی به آیات استغفار و طلب عفو و مغفرت می‏رسد، استغفار کند و طلب عفو و مغفرت نماید و آن جا که به ذکر صالحان می‏رسد، از خدا بخواهد که او را نیز از آنان و در جمع آنان قرار دهد و آن گاه که به ذکر اهل ضلال و طغیان و ذکر اهل غفلت و استدراج می‏رسد، از خدا بخواهد که او را از ورود به جمع آنان حفظ کند و در هر موردی به تناسب دعا کند.

از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود:

«اذا مررت بآیة فیها ذکر الجنة فاسأل اللّه الجنة و اذا مررت بأیة فیها ذکر النار فتعوّذ بالله من النّار؛ به هنگام تلاوت قرآن، وقتی به آیه‏ ای رسیدی که در آن ذکر بهشت به میان آمده است، از خدا بهشت را بخواه و وقتی به آیه‏ ای رسیدی که در آن ذکر آتش به میان آمده است، به خدا پناه ببر از آتش».۳

اینها قسمتی از آداب تلاوت قرآن کریم بود که با استفاده از آیات و روایات ذکر شد. در آخر به این آیه دقت کنیم که می‏فرماید:

«ان الذین یتلون کتاب اللّه و أقاموا الصلوة و أنفقوا ممّا رزقناهم سرّا و علانیةً یرجون تجارةً لن تبور؛ آنها که کتاب خدا را تلاوت می‏کنند، نماز را بپا می‏دارند و از آن چه به آنان روزی کرده‏ ایم، پنهان و آشکار به نیازمندان انفاق می‏نمایند، امید تجارتی دارند که دائم و زوال‏ ناپذیر است». ۴

 

تأکید و تذکر

به سالکان تأکید می‏شود که هر چه می‏توانند در تلاوت قرآن و در مراعات آداب تلاوت، کاملاً جدّیّت کنند و به آنان تذکر داده می‏شود که این امر را مهم بشمارند و بدانند که هر چه در تلاوت قرآن کوشا باشند و به هنگام تلاوت آن، با آن سیر نمایند و فانی در آن باشند و به تعبیری، با آن وحدت یابند، به همان اندازه به «حقیقت نوری قرآن» نزدیک شده، در نتیجه «حقیقت نوریِ خود» را خواهند یافت؛ زیرا «حقیقت نوریِ انسان» از «حقیقت نوریِ قرآن» است و مرتبه‏ ای از مراتب آن و این سرّی است که برای اهل آن معلوم است و از نااهل محجوب.

حقیقت قرآن، تجلّیات حقّ است که ورای این الفاظ ظاهر و مفاهیم ظاهری می‏باشد و در کتاب مکنون و نزد حضرت محبوب است؛ و انه لدینا لعلیّ حکیم و در عین حال، با همین الفاظ و مفاهیم، ظاهر و متجلی است.

«حقیقت نوری انسان»، اگر انسان به آن برسد، از جلوات و مراتب نازله «حقیقت قرآن» می‏باشد؛ نه چیزی دیگر و آن که از «حقیقت قرآن» دور ماند، از «حقیقت خود» دور گشته است و از حضرت محبوب هم محجوب و او در جهنّمِ همین دوری و فقدان، چنان معذّب خواهد بود که از وَهم ‏ها دور است و از فکرها مستور.


 1. بحارالانوار، ج 92، ص 202.

2. همان، ص 215.

3. همان، ص 216.

4. فاطر (35): 29.

۰ نظر
حسین

حکمت ۲

بسم الله الرحمن الرحیم


از حکمت های حضرت امیرالمؤمنین  صلوات الله و سلامه علیه

 


اکیسُ الناس مَن رَفَضَ دُنیاه       
زیرکترین و زرنگترین مردم کسی است که دنیا را یک دفعه کنار بگذارد؛ هر چه غیر خداست با خودتان تطبیق کنید، با عملتان؛ اینها برای تطبیق است، اگر کسی بخواهد دنبال قضیه را بگیرد. این «خودتان» گفتن باعث می شود انسان خودش را تطبیق نکند؛ «خودمان»

 

پس کلام پاک دردلهای کور                   می نپاید می رود تا اصل نور


کلام پاک وقتی به دل من رسید، اگرجای خود را ندید، می رود به اصل خود. باید گوش شنوا باشد نه از آن گوشهایی که بین دو گوش سوراخ است؛ از این می شنود و از آن بیرون می رود
هر کلام پاکی، قرآن فرمایشات معصومین علیهم السلام، همه حقایق عبودی، حِکَم هستند؛ حال بخشی از سخنان حضرت علی علیه السلام را حِکَــم نامیده اند ولی همه حکم هستند.


مَن یُوت الحکمة فقد اوتی خیرا کثیرا - سوره بقره ۲۶۹ 
لقد اتینا لقمان الحکمة -  لقمان ۱۲


پس کلام پاک دردلهای کور                   می نپاید می رود تا اصل نــــور 
وان فسون دیو دردلهای کـژ                  می رود چون کفش کژدرپای کژ 

این مال ماست در مقابل آن کلام پاک.
اگر دیدید اینها که شنیده ایم از قرآن و روایات، در دل ما جا نکرده و ما عوض نشدیم، ( من همان خاکم که هستم، البته عوض شدن نیست، بدتر شدن است ) این جور هم هست؛ چرا؟ پس کی، پس چطور؟ اگر اینها حقیقت است پس چه باید کرد؟

 

منبع: سایت آیت الله محمد شجاعی

۰ نظر
حسین