پندهایی از مناجات حضرت موسی

[علامه مجلسی] در بحار، ج۶۹ ص۳۸۳ ، حدیثى از امالى نقل کرده است. حدیث طولانى است:

عن عبدالعظیم الحسنى عن ابى الحسن الثالث علیه السلام قال: لَمَّا کَلَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ مُوسَی بْنَ عِمْرَانَ علی‏ نبیناوآله ‏وعلیه‏ السلام  قَالَ مُوسَی إِلَهِی مَا جَزَاءُ مَنْ شَهِدَ أَنِّی رَسُولُکَ وَ أَنَّکَ کَلَّمْتَنِی قَالَ یَا مُوسَی تَأْتِیهِ مَلَائِکَتِی فَتُبَشِّرُهُ بِجَنَّتِی.

اعتقاد حق

نکات دقیقى در حدیث است که از امام هادى علیه‏ السلام نقل شده، سند از حضرت عبدالعظیم علیه‏ السلام است، وقتى خداى متعال با موسى بن عمران علی‏ نبینا و آله‏ وعلیه‏ السلام تکلّم می ‏فرمود: تکلم موسى علیه‏ السلام اولش اینجور شروع مى شود که حضرت موسى سه سؤال می کند: خدایا کسى که شهادت بدهد که من رسول تو و نبّى تو هستم و تو با من تکلم کردى جزایش چیست؟ خدا فرمود: کسى که به این معنا شهادت بدهد، ملائکه من به سوى او می ‏آیند و او را به بهشت بشارت می ‏دهند.

 

نماز

قَالَ مُوسَى إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ قَامَ بَیْنَ یَدَیْکَ یُصَلِّی‏؟ باز موسى علیه‏ السلام سؤال کرد که خدایا جزای آن کس که در پیشگاه تو بایستد و نماز بخواند چیست؟

 قَالَ یَا مُوسَى أُبَاهِی بِهِ مَلَائِکَتِی رَاکِعاً وَ سَاجِداً وَ قَائِماً وَ قَاعِداً‏. خدا فرمود: یا موسى من بوسیله این بنده مباهات می ‏کنم به ملائکه‏ ام، وقتى به رکوع می ‏رود، به سجده می ‏رود و به قیام و به قعود مى پردازد. در نماز، من به ملائکه ‏ام مباهات می ‏کنم.

و بعد فرمود: وَ مَنْ بَاهَیْتُ بِهِ مَلَائِکَتِی لَمْ أُعَذِّبْه، و کسى که من با او به ملائکه ‏ام مباهات کنم، او را عذاب نمی ‏کنم. از اینجا توجه به اهمیت نماز داشته باشید.

 

نماز معیار سنجش انس به دعا و عبادت

[اگر خواستید بدانید که] چقدر به خدا انس دارید، در نماز بسنجید. معیار همان است که ما خودمان را در نماز بسنجیم، در دعا بسنجیم. ‏نماز میزان است، هر چیزى را خواستید با نماز بسنجید. چقدر به خدا انس دارید، چقدر به خدا می ‏توانید متمرکز باشید و متوجه باشید و چیزى شما را از خدا به غفلت نیندازد، در نماز بسنجید. همه چیز را در نماز بسنجید، از جمله این که چقدر با خدا انس دارید و چقدر فرار از خدا دارید، همه را در نماز می ‏توانید بسنجید. اینطور نیست؟

وقتى نماز می خوانید، دلتان نمی ‏خواهد زود تمام بشود؟! به دعا هم مشغول می ‏شوید همین طور. هرچه هم با ذوق و حال هم باشد بالاخره خوشمان می ‏آید زود خلاص بشویم! این خیلى بد است. مصیبت است و این همان است که حضرت می ‏فرماید. نقطه مقابلش این است که انسان اصلاً سیر نشود. چطور یک فیلم خوبى باشد سیر نمی ‏شوید، می ‏گوئید دنبالش بیاید، کاش تمام نمی ‏شد، وقتى تمام می ‏شود بعضى از این بچه ها اوقاتشان تلخ می ‏شود. یا یک شب نشینى و خوردنى و گردش خوب. به هر صورت هر چیزى را که هر کسى زیاد خوشش بیاید دلش نمی ‏خواهد تمام بشود، اینها همان انس است. دقیقاً این حالت باید در تمام راز و نیازها و دعاها و ذکرها و نمازها باشد که انسان دلش نخواهد تمام بشود، تمام می ‏شود حوصله ‏اش سر می ‏رود. چطور این فیلمها در یکجایى قطع می ‏شود می ‏گوئیم چه جاى بدى قطع شد، این [عبادت هم] بخدا این جور است. مادامی که این درست نشده مصیبت است و این تا به حال براى هیچ کدام از ما و شما درست نشده و امید هم نیست که درست بشود که انسان انس پیدا بکند.

 

اطعام با اخلاص

قَالَ مُوسَى إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ أَطْعَمَ مِسْکِیناً ابْتِغَاءَ وَجْهِکَ؟ خدایا جزاى آن کسى که مسکینى را اطعام بکند و فقط نظرش هم رضای تو باشد، وجه تو باشد [چیست]؟ البته ابتغاء وجهک: فقط براى رضاى تو و ثواب است، اما اگر بخواهیم عمیق تر معنى کنیم یعنى طالب وجه توست، یعنى نظر به وجه خدا، که اصل نظر طالبان و مؤمنان است، ابتغاء وجهک. براى خواستن وجه تو، نظر به وجه تو، جزاى این چنین کسى چیست؟

قَالَ یَا مُوسَی آمُرُ مُنَادِیاً یُنَادِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَی رُءُوسِ الْخَلَائِقِ أَنَّ فُلَانَ بْنَ‏ فُلَانٍ مِنْ عُتَقَاءِ اللَّهِ مِنَ النَّار. خدا فرمود: من امر می ‏کنم منادى را که روز قیامت نزد همه مردم ندا می ‏کند که اِنَّ فلان بن فلان ـ که مسکینى را اطعام کرده، که این مسئله از نظر اخروى و آن سوى باطن امر، از نظر خدا خیلى مهم است ـ خدا روز قیامت نزد همه مردم ندا می ‏دهد انّ فلان بن فلان از آزادشدگان از آتش است.

درهرصورت من خیلى خیلى به این مسئله تاکید می ‏کنم که از طمع و آن جهاتى که ما و شما را مانع از این قضیه است، برکنار باشید و از آنهایى نباشید که به مستحباتى که آسان است می ‏پردازند ولى مسائل اینجورى که پیش می ‏آید کُمِیْتشان لنگ است، می ‏گوید که هرچه ذکر می ‏گویى بگویم هر چه دعا مى گوئى بخوانم و از این قبیل هر چه می ‏گوئید عمل کنم اما پول دادن نه! مواظبت کنید از اینها نباشید و ببینید چه مسئله‏ ای را خداى متعال و شرع مقدس روى آن حساب کرده است. این یکى از مسائل است که خیلى به آن توجه شده.

صله رحم

قَالَ مُوسَی علیه ‏السلام إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ وَصَلَ رَحِمَه؟‏ موسى علیه ‏السلام دوباره سؤال کرد: خدایا جزاى کسى که صله رحم بکند چیست؟

خدا فرمود: یَا مُوسَی أُنْسِی لَهُ أَجَلَه،‏ جزاى کسى که صله رحم بکند[این است که]  اجلش را به فراموشى می ‏سپاریم! یعنى عمرش را طولانى می ‏کنیم. این در روایات دیگر هم هست که یکى از آثار و خواص صله رحم، یعنى کسى که به ارحام خودش می ‏رسد، از لحاظ مالى و جهات دیگر، مخصوصاً از لحاظ مالى می ‏رسد [این است که] می ‏فرماید: اجلش را به فراموشى می ‏سپاریم، یعنى عمرش زیاد می ‏شود.

در روایات از اهل بیت علیهم‏السلام مکرّر آمده است، اینجا از زبان حضرت موسى علی ‏نبینا و آله ‏و علیه‏ السلام است، از حضرات معصومین علیهم‏السلام هم هست که صله رحم موجب طولانى شدن عمر می ‏شود، کما این که نقطه مقابلش هم هست، یعنى آنها که صله رحم نمی ‏کنند عمرشان کم می ‏شود.

دنباله روایت: فرمود: وَ أُهَوِّنُ عَلَیْهِ سَکَرَاتِ الْمَوْت‏؛ سکرات و شدائدى که موقع مرگ به سراغ همه مى آید، این را هم براى او آسان مىی ‏کنم! وَ یُنَادِیهِ خَزَنَةُ الْجَنَّة، موقع مردن خازنان بهشت او را ندا مى کنند: هَلُّمَ الینا، بیا بسوى ما، فَادْخُلْ مِنْ أَیِّ أَبْوَابِهَا شِئْتَ، بفرما، داخل شو به بهشت، از هر کدام از درها که می ‏خواهى وارد شو.

 یاد خدا

قال موسى علیه‏السلام، موسى دوباره سؤال کرد: إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ ذَکَرَکَ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ؟ جزاى کسانی که به زبان و دل بیاد تو باشند چیست؟ خدا فرمود یَا مُوسَى أُظِلُّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِظِلِّ عَرْشِی،‏ ای موسى او را در قیامت در سایه عرش خود قرار مى دهم، وَ أَجْعَلُهُ فِی کَنَفِی،‏ یعنى او را تحت حمایت خودم قرار می دهم. کسى [را] که به زبان و دل بیاد من مشغول باشد!

البته زیاد گفته ‏‏ام، دوباره می ‏گویم، هر [لحظه از] لحظاتى که بر ما مى گذرد، اگر بیاد خدا باشیم، هم به زبان و هم به دل ـ اصلش یاد قلبى است، اگر زبان هم به ذکر مشغول باشد باید با توجه قلب باشد که معنى پیدا بکند ـ وقتى ما بیاد خدا هستیم، اصلاً در باطن امر، عالممان کاملاً فرق می ‏کند با آن وقتى که از خدا غافل هستیم. یعنى آن یک عالم نورى است و این یک عالم ظلمت و تحیر و سرگردانى و مسلط شدن شیاطین و امثال اینهاست. اگر کسى علم و شهودى داشته باشد و پشت پرده را ببیند، دقیقاً این مسئله را در حدّى که می ‏تواند ببیند، می ‏بیند. حالِ ذکر، با حالِ غفلت از زمین تا آسمان فرق می ‏کند. آن پشت پرده اش عالم نورى است که به بیان نمی ‏آید، این یکى هم ظلمت و تحیر و چیزهایى است که با جمله نمی ‏شود ادا کرد، یعنى غفلت. اینجا خدا می ‏فرماید: کسى که بیاد من باشد او را تحت حمایت مخصوص خود قرار می ‏دهم، در ظلّ عرش. به همان باطن قضیه که در روز قیامت ظهور پیدا خواهد کرد اشاره نموده است.

تلاوت قرآن

قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ تَلَا حِکْمَتَکَ سِرّاً وَ جَهْراً؟ موسى علیه ‏السلام گفت: خدایا جزاى کسى که حکمت ترا تلاوت کند چیست؟ حالا آشکار بخواند یا پنهان بخواند. تلا حکمتک [یعنی] حکمت خدا را، یعنى قرآن بخواند. حالا آن تورات اصلى هم حکمت خدا بود و همچنین آن کتابهایى که خداى متعال سابقاً فرستاده بود، اگر تحریف نشده باشند همه حکمت خدا هستند، ولى همه‏ اش تحریف شده و آن که تحریف نشده، قرآن کریم است. اینجا تطبیقش، قرآن می ‏شود. که کسى که آن را آشکارا یا مخفى تلاوت کند جزایش چیست؟

قَالَ یَا مُوسَی: یَمُرُّ عَلَى الصِّرَاطِ کَالْبَرْق‏، این آدم وقتى که به مقام صراط می رسد، آن صراطى که باید از آن گذشت و صورت اخروى همین صراط دنیوى است، از صراط مانند برق می ‏گذرد.

حالا من این وسط باز تاکید می ‏کنم که اگر از شما سؤال می ‏شد و شما هم راست می ‏گفتید خوب بود که معلوم می ‏شد در این ماه چقدر در تلاوت قرآن موفق بوده ‏اید. باز روزهایى مانده است، ان شاءالله باز از تلاوت قرآن غفلت نکنید و هرقدر فرصت کردید، تلاوت قرآن بکنید. فکر نکنید مسئله ساده است، مسئله بسیار عمیق است که مثلاً ماها سعى مى کنیم در موقع صحبت و در نوشته بیاوریم، بعد می ‏بینیم که نمى شود. طبعاً [چاره ‏ای نیست] جز این که انسان خاموش بماند.. ولى این طور نیست که ما فکر می کنیم. [همین طور] برمی ‏داریم قرآن را می ‏خوانیم، کلام خدا را! مسئله بسیار بسیار رموز و اسرار دارد که می ‏بینیم که هرچه ما جمع می ‏کنیم که یک مقدار بگوئیم و می خواهیم بگوئیم، خراب می ‏شود، امثال ماها طبعاً منصرف مى شویم. قهراً من توصیه می ‏کنم که از تلاوت قرآن غفلت نکنید! در همه وقت، مخصوصاً در ماه مبارک. این به همه وقت ناظر است ولى ماه مبارک خصوصیت خاصى دارد. در این روایت مطلق تلاوت قرآن را می ‏گوید که این طور است و فکر نکنید مسئله ساده‏ ای است. مسئله بسیار مهم و عجیبى است که نمی ‏شود فکرها بکشد که مسئله تلاوت قرآن چیست، موقعى که قرآن تلاوت می ‏کنیم چه می ‏شود؟! اصلاً ما کجا قرار می ‏گیریم، چه حرکتى می ‏کنیم، ولو حتى معنى آیات را نفهمیم! [این] چیست؟ [در] چه عوالمى سیر می ‏کنیم. و شما از این جزایى که گفته است باید متوجه باشید که مسئله اسرارآمیزى است که ما نمی ‏فهمیم جزایش چیست؟ گفت جزایش این است که یَمُرُّ عَلَى الصِّرَاطِ کَالْبَرْق، مانند برق! این چه تناسبى با تلاوت دارد؟ بسیار بسیار تناسب دارد ولى فهمش خیلى مشکل است. یا کسى که قرآن می ‏خواند، در قیامت گفته می ‏شود: اِقرَأ وارقَ، یا بخوان و برو بالا! می ‏خواند، در مدارج قرب و بهشت بالا می ‏رود. از اینها معلوم است که تلاوت قرآن حساب خاصى دارد.

[تلاوت] از حفظ هم همین طور است، از روى مصحف هم همین طور است، الاّ این که توجه داشته باشید: ولو حفظ هم باشید، خواندن از روى مصحف امتیازات زیادى دارد تا این که انسان از حفظ بخواند! ولو این که کسى حافظ قرآن باشد که توفیق بسیار بالاست، اما در مقام تلاوت تأکید شده که از روى مصحف بخوانند.

صبر بر اذیتها در راه خدا

قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ صَبَرَ عَلَی أَذَی النَّاسِ وَ شَتْمِهِمْ فِیکَ؟ باز هم حضرت موسى علی ‏نبیناو آله ‏و علیه‏ السلام سؤال کرد: خدایا جزاى کسی که صبر می کند بر اذیتها که در راه تو بر او می ‏شود. فحش ها و ناملایمات و ناسزاها که به او می ‏گویند، اذیتها که براى انسان می ‏شود ، تهمتها و فحش ها و بدگویى ها که در راه خدا به کسى می ‏رسد ولى او در برابر این اذیت در راه خدا صبر می ‏کند، براى خداست و براى خدا هم صبر می ‏کند، جزاى یک چنین کسى چیست؟

قَالَ أُعِینُهُ عَلَی أَهْوَالِ یَوْمِ الْقِیَامَة، همه‏ اش جزاى عجیبى است. حالا من و شما که نمی ‏فهمیم اهوال یوم القیامه چیست، اگر می ‏فهمیدیم که این طور نبود! کسانى که می فهمند دیگر هیچ آرامش ندارند تا وقتى که به امن برسند، یعنى بمیرند و به مجاهدت هم عمرشان را بگذرانند. بمیرند و در امر قرار بگیرند. آن وقت خاطرشان جمع می ‏شود، والاّ مادامی که اینجا هستند، عجیب می ‏ترسند! از چى می ‏ترسند؟ از اهوال روز قیامت! یعنى از آن جریانات هولناکى که در قیامت پیش می ‏آید! یعنى با مردن شروع می ‏شود که قیامت صغرى است و اصلش در قیامت کبرى است. همان مردنش را ما بفهمیم که چه احوالى شروع می ‏شود، دیگر وضع ما این نخواهد بود. اینجا می فرماید: جزاى کسى که بر ستمها و اذیتها صبر بکند چیست؟ خدا فرمود: من به او کمک می ‏کنم در احوال روز قیامت.

لا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ (انبیاء : ۱۰۳) وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ (نمل : ۸۹) ؛ فزعى هست که در امن قرار می ‏گیرد. حالا اینجا را هم فهمیدید.

اشک خشیت

قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ دَمَعَتْ عَیْنَاهُ مِنْ خَشْیَتِک‏، موسى گفت: خدایا جزاى آن کسى که چشمهایش از خشیت تو اشک بریزد چیست؟

اینکار خیلى سخت است، هر چشمى از خشیت خدا اشک نمی ‏ریزد. گفت جزاى این چشمها که در خشیت تو اشک می ‏ریزد چیست؟

قَالَ یَا مُوسَى أَقِی وَجْهَهُ مِنْ حَرِّ النَّارِ وَ أُومِنُهُ یَوْمَ الْفَزَعِ الْأَکْبَر؛ من صورت او را از حرارت آتش حفظ مى کنم و در روز فزع اکبر او را در امان قرار مى دهم.

وقتى اشک از چشم جارى بشود، این شدت خشیت است. همین که شدت خشیت به این مرحله رسید، باطن امر، امن است. این جمله را من مکرر گفته ‏ام آن که اینجا می ‏ترسد در آنجا در امن است و آن که اینجا نمی ‏ترسد آنجا در ترس است.

گریه از خشیت

سؤال: کسى که گناهانش بیادش میفتد گریه اش از خشیت است؟

جواب: بله گرچه [خشیت] مصادیق بالاتر از این و بهتر از این دارد. ولى کسى که متذکر گناهانش می ‏شود و از خدا می ‏ترسد و از عقوبت اخروى می ‏ترسد، از این که خدا را مخالفت کرده می ‏ترسد، اینها در باب خشیت وارد می ‏شود. الاّ این که مصادیق بالاى خشیت این است که:

مصادیق بالاى خشیت

کسانى هستند که اصلاً اهل گناه نیستند، ولى به لحاظ این که آن عبادتهایى که یک عمر با مجاهدتهاى بالا داشته ‏‏اند، واقعاً هم با سعی هاى بالا داشته ‏‏اند، به لحاظ این که معرفتشان بسیار بالاست و می دانند دربرابر چه عظمتى قرار گرفته ‏اند و عبادات خودشان را مناسب ساحت قدس او نمی ‏بینند. اینها هم از خشیت گریه دارند، این غیر از آن است، ولى آن هم از خشیت است. یعنى اگر واقعاً من و شما توفیق این را داشته باشیم که گناهانمان را ترک بکنیم و براى گناهانمان جداً گریه کنیم، حالا به هر بیانى بگوئید، چه براى این که مخالفت خدا را کرده‏‏ ایم، بترسیم، از آتش جهنم بترسیم، این گریه‏ ها بسیار مهم است. از خدا توفیق این گریه ‏‏ها را ـ اگر ندارید ـ بخواهید، بسیار مهم است. یعنى همین گریه‏ ها است که ممکن است رحمت خدا را شامل حال بکند و توبه انسان مورد قبول بشود. گریه بسیار مهم است، اصلاً گریه چاره ساز است والسلام. آن که چاره ساز است گریه است.

این همه در حالات خوبان، در گفته هایشان، حتى شعرا و عرفا که مطالب خودشان را در شعر گفته ‏اند، مثل حافظ و امثال اینها، می ‏بینید که گریه حساب خاصّى دارد. اصلاً گریه در قرآن از خصوصیات انبیاء و صالحان است. به وضوح در قرآن ذکر کرده. آیات، روایات بر این مسئله دلالت دارد. آن روایت را شنیدید که امام صادق علیه السلام فرمود: خدایا من نور را در گریه و سجده یافتم.

حیا از خدا

قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ تَرَکَ الْخِیَانَةَ حَیَاءً مِنْک؟‏ خدایا جزاى آن کسى که خیانت را براى این که از تو شرم می ‏کند، ترک بکند چیست؟ این هم بسیار مهم است و مواظبت بکنید که این را هم عامل باشیم.

مى بینید که خیانت‏ها مختلف است، خیانتهاى بزرگ و کوچک داریم. هر کسى در زندگى خودش به تناسب خودش ممکن است خیانت‏هائى داشته باشد، ممکن است جمله‏ ی بگوید، درباره کسى نظرى بدهد و این در حقیقت خیانت بوده باشد، درخصوص کسى در مقام مشورت حرفى بزند، اما در مجموع خیانت بکند. خلاصه براى هواها و هوسهاى خودتان ـ که خیانت است براى طرف ـ کارى بکنید. ولى کسانى هستند که از این خیانت، براى خدا شرم می ‏کنند و مواظبت می ‏کنند که با کار و حرف و برخوردشان به کسى خیانت نکنند. آنهایى که از خدا شرم می ‏کنند و خیانت را حیاءً مِن الله ترک می ‏کنند، خیلى مهم است، توفیق بسیار بالاست. خدا کند خوب بفهمید من چه می ‏گویم، چون بازکردن مسئله و توضیح دادنش یک مقدار به مشکلات برخورد می ‏کنند. توفیق بسیار بالاست که خدا به کسى این عنایت را بکند که بَینَه و بَینَ الله کاملاً مواظب است، به فکر هوى و هوس و خواسته‏ هاى خودش نیست، مراقب است که در محضر خداست، خیانت نکند، حتى اگر خیانت جزیى هم باشد، بالاخره خیانت است، حالا هر خیانتى بجاى خودش، بزرگ، بزرگ است کوچک، کوچک است، هرچه هست این توفیق بالاست که خدا به من و شما عنایت بفرماید که مراقبت بکنیم که هواى خودمان را، نفع خودمان را، منفعت خودمان را درنظر نگیریم و کارى نکنیم که خیانت به کسى باشد. براى این که از خدا می ‏ترسیم و از خدا شرم می ‏کنیم. این توفیق بالاست. فلذا حضرت موسى در اینجا سؤال کرد که: خدایا کسى که خیانت را حیاءً منک ترک می ‏کند جزایش چیست؟

 قَالَ یَا مُوسَى لَهُ الْأَمَانُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ، این تناسب بین جزا و عمل است، یعنى نمی ‏خواهد به خدا خیانت بکند، می ‏خواهد بنده ‏های خدا در امن باشند، خدا هم او را در امان قرار می ‏دهد. تناسبها در جزاها خیلى دقیق است!

دوستی اهل طاعت

قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ أَحَبَّ أَهْلَ طَاعَتِک؟‏ خدایا جزاى آن کس که اهل طاعت ترا دوست بدارد چیست؟ یعنى از انسانها، آنهایى را دوست بدارد که اهل طاعت تو هستند. خوبان را، صالحان را، دوست بدارد، جزایش چیست؟ گرچه ما خودمان هر چه دلمان بخواهد، از خوبان نمى شویم، ولى خوبان را مجموعاً ما دوست داریم. الحمدالله، خدا عنایت کرده، داریم انشاءالله، جزایش را هم خدا عنایت می ‏کند.

قَالَ یَا مُوسَی أُحَرِّمُهُ عَلَی نَارِی،‏ خدا فرمود: او را تحریم می ‏کنم بر آتشم، حرام می ‏کنم او را بر آتشم.

قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً مُتَعَمِّدا؟ خدایا جزاى کسى که مؤمنى را عمداً بقتل برساند چیست؟

قَالَ لَا أَنْظُرُ إِلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لَا أُقِیلُ عَثْرَتَهُ. خدا فرمود: من در روز قیامت به او نظر نمی ‏کنم و گناهان او را نمى بخشم.

دعوت به اسلام

قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ دَعَا نَفْساً کَافِرَةً إِلَی الْإِسْلَام‏؟ خدایا جزاى یک کسى که یک کافر را به اسلام دعوت بکند و مسلمانش بکند چیست؟

قَالَ یَا مُوسَی آذَنُ لَهُ فِی الشَّفَاعَةِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ لِمَنْ یُرِیدُ، من به او اذن می ‏دهم که در روز قیامت درخصوص هر کسى که می ‏خواهد شفاعت بکند.

نماز اول وقت

قَالَ إِلَهِی‏ فَمَا جَزَاءُ مَنْ صَلَّی الصَّلَوَاتِ لِوَقْتِهَا؟ موسى علی‏ نبینا و آله‏ و علیه‏ السلام می ‏گوید که خدایا جزاى کسى که نمازها را در وقتش بخواند چیست؟ در وقتش نه دیرتر، یعنى اول وقت بخواند. خدا فرمود:

قَالَ أُعْطِیهِ سُؤْلَهُ وَ أُبِیحُهُ جَنَّتِی، دو چیز جزای اوست، هر چه سؤال بکند به او می ‏دهم، استجابت دعا را هم در بردارد. هرچه بخواهد می ‏دهم و بهشتم را هم براى او مباح می ‏کنم.

گاهى ما و شما می ‏گوئیم دعایمان مستجاب نمی ‏شود. و صحبت شد که دعا استجابتش دل می ‏خواهد. اینها را اجمالاً می دانید، اما مهم در اجابت دعا دو چیز است، حالا در اینجا به یکى اشاره شد. با توجه به این که آیات و روایات دیگرى هم هست که از آنها استفاده می ‏شود و کلی ‏اش این است که انسان از گناه اجتناب بکند و واجبات را انجام بدهد. با استفاده از همه آیات و روایات، این در استجابت دعا اساس است. اینجا به یکى اشاره شده. نمازها را در وقتش خواندن!

وضوی کامل با خشیت

قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ أَتَمَّ الْوُضُوءَ مِنْ خَشْیَتِک؟ خدایا کسى که وضو را [از خشیت تو] تمام می ‏کند، یعنى بجا می ‏آورد، جزایش چیست؟ کسى که به لحاظ این که از او می ‏ترسد وضویش را خوب بجا می ‏آورد. وضو انجام دادن مختلف است، کسانى وضو را  خیلى مؤهل انجام می ‏دهند، کسانى وضو را با دقت و خوب انجام می ‏دهند: اَتَمَّ الوضوء.

قَالَ أَبْعَثُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لَهُ نُورٌ بَیْنَ عَیْنَیْهِ یَتَلَأْلأ، [فرمود: روز قیامتش مبعوث کنم در حالی که نورى میان دو چشمش می ‏درخشد]

روزه گرفتن ماه مبارک براى خدا

قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ لَکَ مُحْتَسِبا؟ موسى علی‏ نبیناو آله‏ وعلیه‏ السلام گفت: خدایا جزاى کسى که ماه مبارک را براى تو، روزه بگیرد چیست؟ البته از این حدیث معلوم می ‏شود که خود شهر مبارک رمضان، قبلا هم در ادیان دیگر، ماه روزه بوده است، البته خود آیه روزه که در قرآن هست: کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُم‏ (بقره : ۱۸۳) خودش صریح بر این دلالت می ‏کند که روزه براى امم قبلى در ادیان قبلى هم بوده است، کلی ‏اش از این آیه معلوم است، اما اینجا از این روایت معلوم می شود که ماه مبارک، ماه روزه بوده است. چون حضرت موسى سؤال می ‏کند: جزاى کسى که ماه مبارک را براى تو روزه بگیرد چیست؟

قَالَ یَا مُوسَی أُقِیمُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَقَاماً لَا یَخَافُ فِیهِ، این هم بسیار مهم است خدا فرمود:  موسى! او را در قیامت در مقامى، در جایگاهى قرار مى دهم که در آنجا دیگر خوفى از چیزى ندارد.

قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ یُرِیدُ بِهِ النَّاس؟‏ خدایا کسى که ماه مبارک رمضان را روزه می گیرد ولى براى تو نه [برای مردم]، جزاى این فرد چیست؟

قَالَ یَا مُوسَى ثَوَابُهُ کَثَوَابِ مَنْ لَمْ یَصُمْه‏، خدا فرمود: ثوابش مثل ثواب کسى است که روزه نگرفته.

تذکراتى را که تا اینجا گفتم تکرار می ‏کنم. در خیلى مواردى که به من و شما مربوط می ‏شد دقت کنید. نماز را در اول وقت خواندن،  خیانت نکردن، که انسان براى مصلحت خودش خیانت به کسى بکند. مثلاً براى پسرتان می ‏خواهید به خواستگارى بروید، از خدا بخواهید که آن خیانت را حیاءً من الله، ترک بکنید. خیلى روشن است من چه می ‏گویم، منتهى باز کردنش صلاح نیست. علی هذا از خیانت مواظبت کنید، وضو را خوب انجام بدهید، اگر توانستید از خشیت خدا گریه داشته باشید که در ماه مبارک اِن شاءالله موفق باشید و موفق به اطعامش بشوید. همه این تذکرات که اینجا بود، اطعام مسکین و.... همه اینها روایت است، همه اینها حساب مخصوصى داشت که ان شاءالله دقت می ‏کنید. از جمله تلاوت قرآن است.

[متن روایت: عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه‏السلام  قَالَ لَمَّا کَلَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مُوسَ بْنَ عِمْرَانَ ع قَالَ مُوسَى إِلَهِی مَا جَزَاءُ مَنْ شَهِدَ أَنِّی رَسُولُکَ وَ نَبِیُّکَ وَ أَنَّکَ کَلَّمْتَنِی قَالَ یَا مُوسَى تَأْتِیهِ مَلَائِکَتِی فَتُبَشِّرُهُ بِجَنَّتِی قَالَ مُوسَى إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ قَامَ بَیْنَ یَدَیْکَ یُصَلِّی قَالَ یَا مُوسَى أُبَاهِی بِهِ مَلَائِکَتِی رَاکِعاً وَ سَاجِداً وَ قَائِماً وَ قَاعِداً وَ مَنْ بَاهَیْتُ بِهِ مَلَائِکَتِی لَمْ أُعَذِّبْهُ قَالَ مُوسَی إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ أَطْعَمَ مِسْکِیناً ابْتِغَاءَ وَجْهِکَ قَالَ یَا مُوسَى آمُرُ مُنَادِیاً یُنَادِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى رُءُوسِ الْخَلَائِقِ أَنَّ فُلَانَ بْنَ‏ فُلَانٍ مِنْ عُتَقَاءِ اللَّهِ مِنَ النَّارِ قَالَ مُوسَى إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ وَصَلَ رَحِمَهُ قَالَ یَا مُوسَی أُنْسِی لَهُ أَجَلَهُ وَ أُهَوِّنُ عَلَیْهِ سَکَرَاتِ الْمَوْتِ وَ یُنَادِیهِ خَزَنَةُ الْجَنَّةِ هَلُمَّ إِلَیْنَا فَادْخُلْ مِنْ أَیِّ أَبْوَابِهَا شِئْتَ قَالَ مُوسَى إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ کَفَّ أَذَاهُ عَنِ النَّاسِ وَ بَذَلَ مَعْرُوفَهُ لَهُمْ قَالَ یَا مُوسَى یُنَادِیهِ النَّارُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ لَا سَبِیلَ لِی عَلَیْکَ قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ ذَکَرَکَ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ قَالَ یَا مُوسَى أُظِلُّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِظِلِّ عَرْشِی وَ أَجْعَلُهُ فِی کَنَفِی قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ تَلَا حِکْمَتَکَ سِرّاً وَ جَهْراً قَالَ یَا مُوسَى یَمُرُّ عَلَى الصِّرَاطِ کَالْبَرْقِ قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ صَبَرَ عَلَى أَذَى النَّاسِ وَ شَتْمِهِمْ فِیکَ قَالَ أُعِینُهُ عَلَى أَهْوَالِ یَوْمِ الْقِیَامَةِ قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ دَمَعَتْ عَیْنَاهُ مِنْ خَشْیَتِکَ قَالَ یَا مُوسَى أَقِی وَجْهَهُ مِنْ حَرِّ النَّارِ وَ أُومِنُهُ یَوْمَ الْفَزَعِ الْأَکْبَرِ قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ تَرَکَ الْخِیَانَةَ حَیَاءً مِنْکَ قَالَ یَا مُوسَى لَهُ الْأَمَانُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ أَحَبَّ أَهْلَ طَاعَتِکَ قَالَ یَا مُوسَى أُحَرِّمُهُ عَلَى نَارِی قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً قَالَ لَا أَنْظُرُ إِلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لَا أُقِیلُ عَثْرَتَهُ قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ دَعَا نَفْساً کَافِرَةً إِلَى الْإِسْلَامِ قَالَ یَا مُوسَى آذَنُ لَهُ فِی الشَّفَاعَةِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ لِمَنْ یُرِیدُ قَالَ إِلَهِی‏ فَمَا جَزَاءُ مَنْ صَلَّى الصَّلَوَاتِ لِوَقْتِهَا قَالَ أُعْطِیهِ سُؤْلَهُ وَ أُبِیحُهُ جَنَّتِی قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ أَتَمَّ الْوُضُوءَ مِنْ خَشْیَتِکَ قَالَ أَبْعَثُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لَهُ نُورٌ بَیْنَ عَیْنَیْهِ یَتَلَأْلَأُ قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ لَکَ مُحْتَسِباً قَالَ یَا مُوسَى أُقِیمُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَقَاماً لَا یَخَافُ فِیهِ قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ یُرِیدُ بِهِ النَّاسَ قَالَ یَا مُوسَی ثَوَابُهُ کَثَوَابِ مَنْ لَمْ یَصُمْه‏؛ (امالی الصدوق، ص: ۲۰۷)

از امام دهم على بن محمد علیهالسلام - در مصاحبه موسى با خداى عز و جل:

موسى: معبودا پاداش کسى که گواهى دهد من رسول و نبى و هم سخن توام چیست؟

خدا: فرمود فرشتگانم بیایند نزد او مژده بهشت باو دهند.

س معبودا پاداش کسى که برابرت بایستد و نماز بخواند چیست! ج- نزد فرشتگانم باو مباهات کنم در سجده و رکوع و قیام و قعودش و هر که چنین باشد او را عذاب نکنم.

س- پاداش کسى که مسکین را بخاطر تو اطعام کند چیست.

ج- روز قیامت دستور دهم منادى جار کشد که فلانى پسر فلان از آزاد کرده‏ هاى خداست‏ از دوزخ.

س- معبودا پاداش کسى که صله رحم کند چیست؟

ج- عمرش را دراز کنم و سکرات موت را بر او آسان کنم و خازنان بهشت او را فریاد کنند بشتاب نزد ما و از هر در خواهى وارد شو.

س- پاداش کسى که آزار خود را از مردم باز دارد و به آنها خوبى کند چیست؟

ج- دوزخ روز قیامت به او فریاد زند که بتو راهى ندارم.

س- پاداش کسى که تو را با زبان و دل یاد کند چیست؟

ج- او را روز قیامت در سایه عرشم پناه دهم در حمایت خود گیرم.

س- پاداش آنکه حکمت تو را نهان و آشکار بخواند چیست؟

ج- چون برق بر صراط بگذرد.

س- پاداش کسى که بر آزار و دشنام مردم بخاطر تو شکیبا شود چیست؟

ج- در ترسهاى روز قیامت باو کمک کنم.

س- پاداش کسى که چشمانش از ترس تو اشگین شوند چیست؟

چهره‏اش را از سوز آتش نگهدارم و از فزع اکبر آسوده‏ اش سازم.

معبودا- کسى که از شرم تو ترک خیانت کند چه پاداشى دارد؟

ج- روز قیامت در امانست.

معبودا- کیفر کسى که عمدا مؤمنى را بکشد چیست؟

روز قیامت باو نظر نکنم و از لغزشش در نگذرم.

معبودا- پاداش کسى که کافرى را با سلام دعوت کند چیست؟

روز قیامت براى هر که خواهد باو اجازه شفاعت دهم.

معبودا پاداش کسى که نمازها را بوقت بخواند چیست؟

هر چه درخواست کند به او دهم و بهشتم را بر او مباح کنم.

معبودا پاداش کسى که از ترست وضوء را تمام گیرد چیست؟

روز قیامتش که مبعوث کنم نورى میان دو چشمش بدرخشد.

معبودا- پاداش کسى که ماه رمضان را بخاطر تو روزه دارد چیست؟

روز قیامت بمقامى وادارمش که ترسى ندارد.

معبودا- پاداش کسى که ماه رمضان را بخاطر مردم روزه دارد چیست؟

ثواب کسى دارد که آن را روزه نداشته است. (ترجمه کمره‏ اى)]