بیاناتی از حضرت آیت الله محمد شجاعی (ره)

با سلام، در این وبلاگ می توانید مطالب مرتبط با مرحوم حضرت آیت الله استاد محمد شجاعی را مطالعه بفرمایید.

۱۰ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

حکمت ۱۴

بسم الله الرحمن الرحیم
از حِکمت های نورانی حضرت امیر مؤمنان صلوات الله و سلامه علیه
 

« اِجعَـل هَمَّکَ لِمَعـادِکَ تُصلِـــح »
همّت را مخصوص معادت قرار بده تا صالح باشی، تا در صلاح باشی.
غررالحکم ج۱ ص۳۶

مجموعــا به وجــود خودتــــان خوب دقــت کنید که هــمّ شما بـر چیست؟ هـــمّ و غــــمّ شما در ۲۴ سـاعت چیسـت؟

اگر همّ و غمّتان آخــرت است، امیـد هست و اگر نیست، امیدی نیست. خوب بررسی کنید و سعـی کنید اشتبـاه نکنید، نفسِ شما با کیــد خفــی شیطان خودتــان، شما را فریب ندهد.

هــمّ و غــمّ شما به چه مصروف است؟ ناراحتی تـان از چیست؟ غصه هاتــان از چیست؟ اگر دیدید معــاد است، آخرت است، در راه صلاح و اصــلاح هستید. اما آن چیزی که برای آن شب و روز سعی می کنید، بود و نبود آن شمــا را ناراحت می کند، غیر خــدا، غیر آخـــرت است ولو برای آخـرت قدمهـایی بر می دارید، حتمـا راه صلاح نیست، شما در راه نجات نیستید.

اگر یک وقتــی به راه افتادید، واضـح و روشــن شد همّ و غمّ شمــا آن ســو است، حاکــم بر وجود شما چــیز دیگر است، گذشتــه شما، شما را محــزون کرده که چــه کرده اید و جبـــران می کنید، وقتی اینطــور بود بدانید راه امیــدی هست؛ اینجور آدمها به دنیــا هـم می پردازند، شبیـه کسـی است که به کــاری در حاشیــه می پردازد.

درسوره مبارکه « ص » آیه ۲۶ از حضرت داود علیه السلام ذکــری می فرماید؛ می فرماید: بنده اَوّاب مــن بود، ای داود تــو را در زمین خلیفــه قرار دادیم، بین مــردم با حــق حکم کــن؛ از هــوی تبعیّـت نکــن که تـو را از راه حــق منحــرف می کند.

به اندازه ای که انســان از هـوی تبعیـت کرد اگر چه کـم، از راه گمـراه شده است، هر چـه بیشتر باشد به همـان اندازه از راه حـق منحرف شده است. ایـن خیلی تکـان دهنده است اگر انســان دقت بکند و اگر تشریح بشود، تفسیر بشود، بیشتر می فهمد؛ اگر مـا به خودمان تطبیـق بکنیم که چقـدر تبعیت از هوی است، می شود سخت نگران نباشد؟ پیر نشود؟ می شود خوش باشد؟!

دنبالش می فرماید: حقیقت ایـن است آنها که از راه خـدا گمراه می شوند، برای آنها عـذاب شدید است چون یوم حســاب را فراموش کرده اند. آن حرفهای عوام را بیــاد بیاورید و این آیـه را نیـز دقت کنید؛ عوام آن است که قــرآن را خوب نمی فهمد. آیا می شود این آیـه را طور دیگری معنی کرد؟ آیـا می شود گفت، آنها که از راه خــدا منحرف شدند، خدا ارحم الراحمین است؟

شنیده اید کرکس، بانگ مرغان را در می آورد تا مرغها را جمع کند؛ این را مولوی می گوید:

            معرفتهـــای تــو چــون بانگ سفیــــر                       بانـگ  مرغــاناست  اما    مــرغ گیــر
            صـد  هزاران  مـرغ  آن  ره زده است                       مـرغ غَـــــرّه کــاشنایی  آمــده است
            در هـــوا چــو نبشنود بانـگ  سفیـــر                       از هـــوا آیــد شــود اینجــــا اسیــــــر

 

در اصول کافــی باب فضـــل قرآن، امام باقــر علیه السلام از حضرت رسـول اکـرم صلی الله علیه و آله و سلّم، روایتی را نقــل می فرمایند: إنـی لَاَعجبُ کیـفَ لا اَشیبُ اذا قَـرأتُ القران؛ برای من تعجــب آور است که چگونه می شود مـن پیــر نشوم وقتی قـــرآن می خوانم. و در روایت دیگر هست که سوره هــود و واقعــه ... مرا پیر کرد.

انسان اگر در حدّ خودش قرآن را بفهمد فریـــادش بلنــد می شود، اگر خودش را با آن تطبیق بکند کمــا اینکه اهلــش ایــن چنیـن هستند.

 


منبع: سایت آیت الله محمد شجاعی

۰ نظر
حسین

حکمت ۱۳

بسم الله الرحمن الرحیم
از حکمت های نورانی حضرت امیرمومنان صلوات الله علیه
 

«سُـرورُ المُؤمنِ بطاعَةِ رَبّـهِ وَ حُزنهُ عَلی ذَنبِـهِ »
غررالحکم ج۱ ص ۵۱۶

 

... ما شاد و خوشحال می شویم که فلان کار، فلان معامله و امثال اینها درست شد و محزون می شویم که فلان مساله و آن خرید درست نشد؛ اینها مال مؤمـن نیست، یعنی وصف مومن نیست. اگر مومـن واقعی باشد، سرور و شادیش فقـط به این است که پروردگارش را اطــاعت کرده است و خوشحال می شود، اگر به گناه مبتلا شد، محزون می شود.

این طاعتی که ما می کنیم و می گوییم، سبحــان الله، یعنی اینها مناسب حــق نیست، درنتیجــه عجب به سراغ انسان نمی آید؛ اینـــکه در تسبیــح خـدای متعــال می گوییـم سبحــــان الله، یعنی از این طـاعت من، خدا منــزه است؛ از همه چـیز منـزه است. خدا این عالـم و آسمـان و زمین را خلــق کرده که حتی یک برگ کوچک هم حساب دارد، آنوقت این چیـزها چگونه مناسبش خواهد بود...

الحمــد لله یعنی حمد مخصوص خداست، هر چه خوب است خدا خواسته خوب شود، پس مــال خداست؛ خـدا بنا باشد کسی را به جــوار خودش راه بدهد، این نه بـرای این است که عملش منـاسب بوده، بلکه به فضــلش این کار را می کند.

این بیان، هم ازحضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، هست و هم از حضرت امیرمومنان صلوات الله علیه: ما عبـدناک حـق عبـادتک و ما عــرفناک حــق معرفتک؛ ما آنکه حــق عبــادت توست بجـا نیـاوردیم و آنـچه که حـق معــرفت توست، نشنـاختیم تــو را. با این وصف دیگر چه عُجبــی؟!

آن تسبیح که می گوییم الله اکبـــر، یعنی خدا بزرگــتر است، یعنی بزرگتر از این است که توصیـف شود؛ الحمــد لله یعنی هر چه حمــد و ستایش برای هر چه بکنید، این حمـد، مال خداست و بـرای اوست؛ متوجه باشیم که این عمل زمینه ساز می شود که فضـــل خدای متعال، شامــل حـال بشود.

 

منبع: سایت آیت الله محمد شجاعی

۰ نظر
حسین

حکمت ۱۲

  بسم الله الرحمن الرحیم
از حکمت های نورانی حضرت امیرمومنان صلوات الله علیه


           
" اَکیَسُــکُم اَورَعُــــکُم "

غررالحکم ج۲ ص۵۳۲

 

زیرکتــرین شما، با ورع تــرین شماست. چه کسی زیرک است؟ آنکه مال و ثروت و ماشین و ... زیاد دارد؟! اینها زیرک نیستند، بلکه آنــــکه ورع او بیشتر است زیرک است. مسئله آن ســو، آن چنان مهــم، دقیــق، حســاب شده و سخت است که هر که ورعــش بیشتر، او زیرکی کرده است و این از سختـــی و دقـت قضیه خبــر می دهد.

البته اینکه می گوئیم سخت است، بله ولـی لذتــی دارد که وقتی شـــروع کردید آنـــوقت می فهمید، آنها که از شدت خــوف و ترس، چیــزها برایشان پیش می آیــد که نمی شــود گفت؛ همین آدم های معمــولی که به آنجا رسیده اند، در دورانــی که هنوز شروع نکرده بودند و در عالـــم هـوی و هـوس بودند، یک لحظه لــذت آن را، به تمــــــام دنیا و هوس و اینها نمی دهند ...

آنها که گریه بیشتر و ترسشان بیشتر، هر چه پیش می روند، مجاهدت آنها بیشتر می شود.

 

               مرو به خاک که   حافظ   به  بارگاه  قبول               ز درد نیمه شب و درس  صبحگاه  رسید

               هرگنـج سعادت که  خـدا  به  حافظ  داد               از یُمن دعــای شب و ورد   سحـــری بود

               غلام  همت  آنم  که  زیر  چـــرخ   کبــود               ز هر چه رنــگ  تعلــق پـذیرد  آزاد  است

 

منبع: سایت آیت الله محمد شجاعی

۰ نظر
حسین