بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیمِ

" أرأیتَ الَّذی یُکَذِّبُ بِالدّینِ "

" فَذَلِکَ الَّذی یَدُعُّ الیَتیمِ "

" وَ لا یَحُضُّ عَلَی طَعَامِ المِسکینِ "

 

گاهی دلسوزی های عجیبی از رسول الله و رأفت های عجیبی از رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم در موارد مختلف، مشاهده می شود. گاهی هم سخت گیری های خیلی سخت در مقابل دشمنان حق؛ این دو تا را با هم می بینیم در آن حضرت.

اگر کسی رأفت مطلق باشد، در هر جا حتّی در برابر طاغوت و در برابر طغیان گر و در برابر ظالم، ستمگر و امثال اینها، حتّی دلش برای اینها بسوزد، این یک ضعف است، رأفت نیست؛ یک نوع مرض است. درست این است که در برابر حق، رأفت داشته باشد نه در برابر باطل. 

کسی که تمام دنیا را به لجن کشیده ؛ تمام دنیا را به خاک و خون کشیده ؛ تمام دنیا را به استضعاف کشیده، این را بیاورند، بعد به یک نفر دیگر بگویند این را بزن و بکش، او هم دلش بسوزد، این رأفت نیست. اینجا جای رأفت نیست. 

 

" أفَرَأَیتَ الَّذی یُکَذِّبُ بِالدّینِ " ؛ پس آن کسی که تکذیب کرد، 

" فَذَلِکَ الَّذی" ؛ کسی است که "یَدُعُّ الیَتیم" ، یتیم را سخت می راند، 

" وَلَا یَحُضُّ عَلیَ طَعَامِ المِسکینِ " ؛ و تشویق و ترغیب مطلق قولاً و عملاً بر اطعام مسکین ندارد.

عملاً که انسان خودش اطعام بر مساکین کند تا دیگران هم از او یاد بگیرند؛ 

قولاً هم این که انسان سعی کند در مسیر اطعام مساکین باشد.

چرا إطعام نگفته و طعام گفته؟ 

برای این که چیزی که اطعام می شود، حقّ واقعی مسکین است. چیزی که من به مسکین می دهم مال من نیست تا اطعام باشد. فکر نکنم آنچه که می دهم مال من است، مال خود اوست که به او می دهم.

خداوند در جای دیگر، در قرآن در مورد خصوصیّات بندگان خود می فرماید: 

" وَ فی أموالِهِم حقٌّ لِلسّائِلِ وَ المَحروُم "

در اموال آنها حقی برای سائل و محروم است. یعنی آن حق، حقّ خود آنهاست؛ نه این که مال من است. سهم خود اوست. فلذا طعام گفته. اشاره است بر این که آنچه به مسکین داده می شود در اطعام، طعام خود اوست ، نه که طعام من است و دارم او را اطعام می کنم.

 

منبع: mshojaee.persianblog.ir