بیاناتی از حضرت آیت الله محمد شجاعی (ره)

با سلام، در این وبلاگ می توانید مطالب مرتبط با مرحوم حضرت آیت الله استاد محمد شجاعی را مطالعه بفرمایید.

۶۷ مطلب با موضوع «سخنرانی :: تذکرات» ثبت شده است

حجاب نفس

طبعاً آنجا که انسان به خواسته ی «خود» یا «نفس» جواب مثبت مى ‏دهد و واجبى را ترک مى ‏کند و یا حرامى را مرتکب مى‏ شود، به بت «خود» یا بت «نفس» لبیک گفته و در بزرگ شدن و رشد یافتن «خود» یا نفس» کوشیده و آنرا پرورش داده است. در بیان روشن‏تر، نفسانیت و انانیت خود را کامل‏تر گردانیده و آنچه را که باید در سیر عبودى خویش در فناى آن بکوشد، تکمیل و تربیت نموده و حجاب بین خود و حضرت حق را غلیظ تر و راسخ‏تر کرده و فاصله بین خود و حضرت مقصود را بیشتر و زیادتر گردانیده است. جواب مثبت دادن به خواسته خود یا نفس، در حقیقت، سعى در بزرگ شدن و رشد یافتن «خود» یا «نفس» است، و این بدان معنى است که انسان حجاب بین خود و خدا را کامل‏تر مى‏ گرداند.

در مصباح الشریعة، در باب جهاد و ریاضت، بیانى از امام صادق، صلوات الله علیه، آورده است که در قسمتى از آن چنین فرموده است: «ولا حجاب أظلم و أوحش بین العبد و بین الله من النفس و الهوى» یعنى «و هیچ حجابى بین بنده و بین خداى متعال نیست که ظلمانى ‏تر و موحش ‏تر از نفس و هواى آن باشد».

این، یک علامت و نشانه خوبى است براى کسانى که مى‏ خواهند بدانند چه اندازه بین آنها و خداى متعال فاصله و دورى هست؟. یعنى هر کسى با مطالعه و بررسى جنبه نفسانیت خویش مى‏ تواند به این حقیقت که گفتیم پى ببرد و بداند که فاصله و حجاب بین او و حضرت حق چه اندازه است؟ هر کس هر اندازه اسیر نفس خود و مطیع خواسته‏ هاى خود باشد، به همان اندازه فاصله با حضرت مقصود دارد؛ زیرا اصل حجاب، همان «خود» و «نفس» اوست و حجب دیگر از آن نشأت مى ‏گیرد و با آن قائم است. (دقت شود).

گر  ببینى میل خود سوى سما

پر    دلت    برگشا    همچون    هما

 

ور  ببینى میل خود  سوى  زمین
نوحه میکن  هیچ  منشین از حنین

 

عاقلان خود نوحه ‏ها پیشین کنند

جاهلان آخر  بسر  بر مى ‏زنند

 

ز    ابتداى  کار   آخر  را   ببین
تا    نباشى  تو  پشیمان   یوم   دین

 

دفتر سوم مثنوی

 

 

۰ نظر
حسین

عالم ذر

قبلا هم گفته ام که من و شما یادمان رفته است که در یک عالمی با خدا پیمان داشتیم که آن عالم , عالم عهد است و عالم ذرّ و میثاق , اینجا را دقت کنید , خیلی از مسائل اینجا معلوم نشده و مجهول مانده است , ابعاد قضیه بسیار مجهول مانده است .

یکی از ابعاد این است که همه فکر می کنند خدا با انسان پیمانی بسته که من پروردگار شما هستم و ما هم بله گفته ایم ( الستُ برَبّکم قالوا بلی ) و ما را اینجا آوردند تا ببینند حرف ما راست است یا نه و امتحانمان کنند.

ولی مسئله به این سادگی نیست . همه آنچه که از جانب خدای متعال در قرآن آمده و به قلب حضرت رسول ( صلوات الله علیه ) وارد شده از دقایق و ریزه کاریها و وظایف توحیدی و شرک و معاد و غیره ( آنچه در قران آمده ) در یک کلمه برای همه آنها در آن عالم (ذرّ و میثاق) ما با خدا عهد و پیمان بسته ایم . الستُ برَبّکم قالوا بلی , فقط یک جمله نیست این را باز کنید و به دنبال معنای آن بروید .

آنچه در قرآن آمده و تفصیل ربوبیّت حق است که ما برای تمام آن ریزه کاریها با خدا پیمان بسته ایم , همه هم بسته اند , خوبان و صالحان , بَدان و کافران , همه هم بلی گفته اند اما بعضی دروغ گفته اند به اشکال گوناگون و بعضی هم راست گفته اند به اشکال گوناگون .

 

منبع: https://t.me/ayatollahshojaee

۰ نظر
حسین

معصیت و نفس انسان

به هنگام معصیت، چه مى ‏شود؟

شما اگر با تأمل پیش بیایید، این حقیقت را خوب مى ‏یابید که وقتى واجبى ترک مى ‏شود، بلحاظ این است که «خود» و خودى و به تعبیرى، هواى نفس مطرح مى ‏گردد، و آنجا که حرامى انجام می شود، باز «خود» و «خودى» یا هواى نفس مطرح مى ‏باشد، و نیز، در هر علقه ‏اى از علقه‏ ها هم «خود» یا هواى نفس به میان مى ‏آید، و همچنین، در مراتب بسیار خفیه شرک که بعد از گذشتن از هواها هست نیز «خود» مطرح است ولیکن خیلى دقیق و عمیق که تشخیص آن براى غیر اهل آن مشکل یا ناممکن است.

بنابراین، در ارتکاب معاصى، چه از باب ترک یا تضییع واجب باشد و چه از باب انجام دادن حرام باشد، مسئله‏اى جز «خود» و «هواى خود یا نفس» چیز دیگرى مطرح نیست. اگر ظهور «خود» و «نفس» به صورت بسیار بارز در این بین نباشد، و اگر طغیان «خود» و «نفس» و غلبه نفسانیت و «خودى» نباشد، هرگز واجبى ترک و یا تضییع نگردد، و هرگز حرامى انجام نگیرد. آنچنان پاى «خود» در اینجا به میان مى ‏آید که فرض الهى ترک مى ‏شود و یا حرام الهى انجام مى ‏گیرد. در بیان دیگر، چنان «خود» انسان و خودى او اظهار وجود مى‏ کند که انسان را به مخالفت با خداى متعال مى ‏کشد و این، طغیانى است از «خود» که در بیان و در تصور نگنجد، زیرا مخالفت مخلوق ضعیف و فقیر با خالق عزیز و قوى خود را با عقل نمى‏ شود سنجید ؛

"و من یرغب عن ملة ابراهیم الا من سفه نفسه" و چه کسی از آیین ابراهیم روی بر می‌تابد؟ مگر کسی که خود را سبک [:سفیه] داشته. (آیه ۱۳۰ سوره بقره).

به این نکته دقیق توجه کنیم که خواسته ی خود یا نفس یعنى چه؟ و اگر توجه عمیق داشته باشیم به این حقیقت مى ‏رسیم که خواسته ی خود یا نفس، یعنى اظهار وجود کردن و مطرح شدن خود یا نفس. «خود» انسان و «نفس» او با هر خواسته‏ اى از خواسته‏ ها، ظهور وجودى نموده و آشکار شده و با هر یک از آنها نوعى ظاهر مى ‏شود و قامت نارسا و موهوم خویش را اظهار مى‏ دارد. به عبارتى، بت «خود» و بت «نفس» با هر خواسته‏ اى به ظهور مى ‏رسد و دعوى الوهیت مى‏ کند.

 

منبع: https://t.me/ayatollahshojaee

 

۰ نظر
حسین