بیاناتی از حضرت آیت الله محمد شجاعی (ره)

با سلام، در این وبلاگ می توانید مطالب مرتبط با مرحوم حضرت آیت الله استاد محمد شجاعی را مطالعه بفرمایید.

۱۴۹ مطلب با موضوع «سخنرانی» ثبت شده است

نماز-۱

بخش اول

سلسله مباحثی درباره نماز از آیت الله استاد محمد شجاعی مدظله العالی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

... روایتی از حضرت زهرا سلام الله علیها که از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، سوال کرد: « فقالت: یا ابتاه ما لمن تَهاون بصلاته من الرجال و النساء ». از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلـم پرسیدند: کسی که نمـازش را سبک می شمارد چه زن باشد و چه مرد باشد، آنهایی که نمــازشان را سبک می شمارند چه هست بر ایشـان؟

این سبـک شمردن صحبتهای مختلف دارد یعنی: یکی این است که در اول وقت نماز نخواند، یکی این است که در موقع  خـــواندن نمـاز زیاد به آداب و حـدودش مقیـد نباشد، سعی نکند که آن شرایـط فضیلت را مراعات کند، بطور کلـی سبک بشمارد. یکی از صور سبک شمردن تاخیر از اول وقـت است ولی ممکن است یکی در اول وقت هم بخواند ولی به شرایط آداب و حدودش چندان پا بنـد نشود، با عجله بخواند، حضـور نداشته باشد. البتــه بعدها در دنباله این صحبت در ادب حضـوع و خشــوع، آداب را ذکـرمی کنیم. در اینجا حضرت زهرا سلام الله علیهــا سوال می کند که کســی که نمــازش را سبک بشمارد چه می شود؟

« قال رسول الله ( ص ) : یا فاطمه مَن تَهاون بصلاته من الرجال و النساء »، فرمود: یا فاطمه کسی که نمازش را سبک بشمارد از مـردها و زنـها، « ابتلاه اللهُ بخمس عشرة خصلة »، خدا او را به 15 خصلت مبتلا می کند ( خیلی تهدید کننده است ) ، « ستٌ منها فی دار الدنیا و ثلاث عند موتها و ثلاث فی قبره و ثلاث فی القیامة اذا خرج من قبره »، شش تا در زندگـی دنیــــا و سه تا در وقت مرگ و سه تا در قبـر و بــرزخ و سه تای دیگر در قیــامت است وقتـــی از قبرش خارج می شود.

« فاما اللواتی تصیبه فی دار الدنیا »، اما شش خصلتی که خدا پیش می آورد دردنیا برای کسانی که نمــاز را کوچک می شمارند:

1- « فالاولی یرفع الله البرکة من عمره »: اول این است که خدا برکـــت را از عمــر او بــــرمـی دارد؛ این عمــر که من و شما می کنیم، برکت از آن برداشته می شود که انسـان نداند که چه کرد، از کارهای خیــر، نه از شرّ؛ مثلا کسانی می بینید عمرشان با برکت است، خوب عبــادت می کنند، خدمات زیــاد می کنند مثلا فرض کنید صاحب همین کتاب، مجلسـی، اهل تزکیه بوده، اهـل باطن بوده، فلیسوف بوده، عارف بوده، خدمــاتی که کرده، مرجعیت که داشته، چقــدر کتاب نوشته، کتابهایش اگــر بنا باشد که به ما بدهند از روی آن بنویسیم تا آخر عمــر تمام نمی کنیم؛ عمر با بــرکت بوده؛ مقصود طولانــی بودن عمر نیست، برکت در عمر، اشتباه نکنید.

کسانی که در نمـاز سستی می کنند از عمرشان برکت گــرفته می شود؛ چیز عجیبی است بعدش هم روی این مسـاله دقت کنید این عمـرها که می گذرد، عمـر ماها  و عمر بعضــی ها چگونه است در مقایســه با آنها از لحــاظ  برکت؛ یرفع الله البرکة فی عمره.

2- « یرفع الله البرکة من رزقه »: برکت را از روزیشــان هم  بــر می دارد.

برکت از روزی هم این نیست که انســـان کم پول بدست مـی آورد یا زیاد؛ نه؛ برکت در زندگی و معیشت است که آن را خــدا بر می دارد.

3- « و یَمحوا الله عزوجلّ سیماء الصالحین من وجهه »: سومین چیزی که مبتلا می شود این است که خدای متعال سیمــای صالحان را ازاو بر می گیرد؛ وقتی به صــورتش نگاه می کنید سیمای صالحــان در او نیست. این هم چیزی است؛ صــالحان یک سیمایی دارند البته اهـــــل ذوق می فهمند، این را با ذوق و دل می شود فهمید، نه زیبــایی ظاهری است، سیمای صالحان یک چیزی است که اهل دل و اهل ذوق می فهمند.

4- « و کل عمل یعمله لا یؤجر علیه »: هر عملـی که انجام می دهد از اعمال خیـر و عبادات، اجــری به آن داده نمی شود.

5- « و لا یرفع دعاؤه الی السماء »: پنجمی اش این است که دعــای او مستجاب نمی شود.

6- « والسادسة لیس له حظّ فی دعاء الصالحین »: از دعای صالحان هم بی بهره می شود، یعنی صالحان که برای مومنیــن و مومنــات دعاهایی می کنند که وظیفه اشان است، اینها از دعای صالحان حظّـــی برایشـان نیست.

این شش خصلتی  که در دنیا پیش می آید برای آنها که نمازشــان را کوچک می شمارند.

« و اما اللواتی تصیبه عند موته »

تکرار می کنم کوچک شمردن نماز، تاخیر از اول وقت، با عجله خواندن، آداب حضور را مراعات نکردن، درنماز ظاهرا و باطنا بازی نکردن، لباس و نظافت و اینها را مراعات نکردن خلاصه سبک شمردن.

و اما آن سه تا که در وقت مرگش به او می رسد:

1-« فاولاهن انه یموت ذلیلا »، اولش این است که مرگش به صورت خفت بــار می شود.

2- « والثانیة یموت جائعا »، گـرسنه می شود موقــع مرگ، این گرسنگی یک گرسنگی بسیــــار اسرار آمیز است که غیــرظاهری و دنیوی است و انسانها از آن وقتی که از اینجا به بــرزخ منتقل می شوند و از اول انتقــال به برزخ این گرسنگی و تشنگی شــروع می شود و بعدش هم در قیــامت مخصوصا هست، این یک چیزی غیــر از گرسنگی دنیاست.

3- « والثالثة یموت عطشانا »، سومی هم این است که در حال تشنــگی است فلو سقی من انهارالدنیا لم یرو عطشه.

« و اما اللواتی تصیبه فی قبره »، اما سه تــای دیگر که در قبر و بــرزخ به او می رسد این است که:

1-« فاولاهن یوکل الله به مَلکا یزعجه فی قبره »، حالا ما فکر می کنیم این سستــی ها که در استخفاف به نمــاز داشته ایم زیاد مهــم نبوده، آخرش این است که خـدا مـی بخشد؛ زیاد مهـم نبوده؛ خیلی چیز مهمی بوده، حالا این قسمتی از بیانات است که در اینجا وارد شده دقت کنید. اولش این است که خــدا مَلَکی را موکل می کند که در قبرش به او عذاب می کند در بـــرزخ.

2- « و الثانیة یضیق علیه قبره » ، و دومین چیز که خدا برای او پیش می آورد این است که عــالم قبرش برای او تنگ می شود؛ این را دیگر نمی فهمیم که چگونه تنــگ می شود.

3- « الثالثة تکون الظلمة فی قبره »، و سومی اش این است که عالــم قبرش برای او ظلمــانی می شود.

« و اما اللواتی  تصیبه یوم القیامة »،  اما آن سه تای دیگـــر که در روز قیــامت برایش پیش می آید وقتی که از قبرش خــارج می شود و به قیامت و محشــر قـدم می گذارد؛ « اذا خرج من قبره فاولاهن ان یُوکل الله به ملکا یَسحَبه علی وجهه و الخلائق ینظرون الیه »، اولش این است که خدا ملکی را موکل می کند که او را بـه "رو می برند" توجــه می کنید نماز خوان است مردم هم نگاه می کنند؛ غیـــر عـادی می برند.

« و الثانیة یُحاسب حسابا شدیدا »، دومی اش هم این است که در مقـــــــام حساب، حساب شدیدی از او می کشند.

« و الثالثة لاینظرالله الیه و لا یُزکیه و له عذاب الیم »، و از همه اینها بــالاتر، خدا به او نظـر نمی کند و او را تزکیــه نمی کند و عذاب الیـم هم برایش هست. این ها برای کســی است که تهاون بصلاته.

 

۰ نظر
حسین

جلسه سیزدهم

سلسله مباحث معـــاد از استاد فرزانه حضرت آیت الله محمد شجاعی (مد ظله العالی)

موضوع بحث: عالم اول قیامت (جلسه دوم)

 

بسم الله الرحمن الرحیم

خلاصه عرایض ما در برزخ این شد که هر انسان با هر رنگ و وصف و هدفی که وارد عالم برزخ بشود، برزخ او را تکمیل کرده و او را سیر میدهد و پیش میبرد و گفتیم هر کسی طوری سیر میکند ولی قهرا وضعی پیش خواهد آمد که نظام برزخ برچیده خواهد شد.

 یعنی همان طور که روح ها در عالم ماده از بدن منقطع میشود و وارد عالم برزخ میشود، درست نظیر همین مسئله آن وقتی پیش میاید که روحها از عالم برزخ به یک عالم دیگر منقطع میشود و مستقل میشوند، یعنی مرگ پیش میاید، یعنی ترک همان قالب که آنجا بود. هر انسانی که دارای قالبی شبیه قالب مادی و دنیوی در عالم برزخ بود و به حرکت و تکامل خودش ادامه میداد یا به سوی خدا یا به سوی فرار از پروردگار عالم، آنوقت که به آخرین نقطه برزخ رسید، در آنجا هم قالب مثالی را ترک خواهد کرد. قرآن میفرماید: (رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَ أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ) میفرماید: وقتی که انسانها را از برزخ هم میراندیم و وارد یک نظام دیگر و یک عالم دیگر میکنیم، یعنی آنوقتی که روح از برزخ قطع علاقه کرد و وارد عالم اول قیامت شد، آنجا این ندای از همه انسانها بلند میشود که (رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَ أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ) پروردگارا، تو ما را میراندی و دوباره هم زنده کرده ای. این اولین حرف است از هر انسان در مرحله ورود بر قیامت است. آیه شاهد بر این است که آنجا هم یک مرگ در پیش است، یعنی ورود روح از برزخ به عالم اول قیامت یک مرگ است که قالب مثالی برزخ را ترک خواهد کرد و قالب دیگری را انتخاب خواهد کرد.

۰ نظر
حسین

جلسه دوازدهم

سلسله مباحث معـــاد از استاد فرزانه حضرت آیت الله محمد شجاعی (مد ظله العالی)

موضوع بحث: عالم اول قیامت (جلسه اول)

 

بسم الله الرحمن الرحیم

آیات قرآن و روایات وارده از ائمه اطهار (علیهم السلام) خواسته اند انسان را متوجه قانون تحول کنند. قرآن کریم میفرماید: اگر میخواهید اصل وجود معاد را متوجه شوید به قانون تحول متوجه باشید، یعنی موجودات تغییر شکل میدهند و به صورت دیگر در میآیند که آن را همان متحول شدن میگویند. قرآن میفرماید: میبینید که همه موجودات شکلهای متنوعی قبول میکنند، همه موجودات در حرکت هستند تا به جایی برسند که حرکت در آنجا متوقف شود و به آن نقطه ای که آخر حرکت تکاملی است معاد گفته میشود.

از آنجایی که در زندگی دنیوی شروع حرکت انسانها متفاوت است نتیجه ها هم متفاوت خواهد بود، این اقتضای قانون تحول است و به حساب این مسئله قهرا معاد بصورت دیگری شرح میشود. به عنوان مثال ما انسانها در مورد عوالم اخروی شنیده ایم که آخرتی هست، بهشتی هست، جهنمی هست. بهشت طبقاتی دارد، جهنم طبقاتی دارد. در جهنم چطور عذاب هایی هست و از نظام و احکام بهشت بصورت پراکنده مطالبی شنیده ایم که اگر شنیده هایمان را با مسئله علمی و تحول پیش ببریم مسئله حل میشود. اولا دوازده جلسه است که درباره تحولی که انسان را به برزخ میبرد و از آنجا تحول ادامه پیدا میکند و این که تحول در برزخ چگونه است صحبت کردیم. حالا دقت کنید معنی آنچه که گفتیم این است که موجود توقف نخواهد کرد، هنوز در حرکت است و درآن نقطه ای که توقف خواهد کرد به آنجا معاد میگوئیم. حالا میخواهیم شرح کنیم که بعد از برزخ این تحول چگونه میشود و کم کم آن مطالبی که درباره آخرت شنیده اید را قطعه قطعه به صورت علمی و دقیق شرح خواهیم کرد.

۰ نظر
حسین